تعامل جرم شناسی و حقوق بشر بر پایه ی مفهوم سوء استفاده از قدرت


نویسنده : رایجیان اصلی، مهرداد؛

(‎19 صفحه – از 167 تا 185 )

چکیده:
موضوع حقوق بشر، به طور ذاتی ، شامل دولت ، هم به منزله تضمین کننده یا پشتیبان حق های شهروندان خود، و هم بـه منزلـه نقـض کننـدة حـق هـای شـهروندان خـود یـا شهروندان دیگر ملت ها است . البته ، نقض های حقوق بشری را، در عمل ، افـراد مرتکـب می شوند، خواه از سوی دولت عمل کرده باشند خواه نه . ولی ، بی گمان ، بخش مهمی از این نقض ها را عاملان و کارگزاران دولتی ، بـا سـوءاسـتفاده از قـدرت خـود، مرتکـب مــی شــوند. در ایــن میــان ، اگرچــه تعریــف نقــض هــای فــاحش حقــوق بــشری و سوءاستفاده های مجرمانه از قدرت ، هماهنـگ بـه نظـر مـی رسـد، ولـی جـرم شناسـان معدودی پیوند میان حقوق بشر و این سوءاستفاده ها را به منزله «جرم های دولتی » از نظرگاه علت شناسانه و تحلیلی بررسی کرده اند. ایـن موضـوع ، در واقـع ، در یکـی دو دهــة گذشــته ، و بــه طــور دقیــق تــر، از آغــاز دهــه ٩٠ مــیلادی مــورد توجــه جــدی جرم شناسان قرار گرفته و بحـث هـای جـالبی در زمینـه نقـض هـای حقـوق بـشری و جرم های دولتی بر پایه مفهوم سوءاستفاده از قدرت را به میان کـشیده ، و موضـوع و محتوای جرم شناسی را، نسبت به نظریه های کلاسیک این رشته مطالعاتی ، دگرگون و متحول ساخته است . در ایـن مقالـه ، ضـمن بررسـی جهـت گیـری هـای حقـوق بـشری جرم شناسی ، مصداق هایی از نقض های حقوق بشر و جرم های دولتی ، بر پایـه مفهـوم سوءاستفاده از قدرت ، به منزله حوزه های جدید مورد علاقـة جـرم شناسـان معاصـر، تحلیل می شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code