مفهوم قدرت و نظم عمومی در اندیشه پسامدرن

نویسنده : گرجی ازندریانی، علی اکبر؛ مرتضوی، هدی؛

(‎24 صفحه – از 9 تا 32 )

چکیده:

قدرت همواره مفهومی جدال­انگیز و مورد مناقشه اندیشمندان و فیلسوفان سیاسی بوده است. پارادیم مدرن مفهوم قدرت بر محور اندیشه­ی هابز شکل گرفته که در آن قدرت برمبنای مفهوم حاکمیت و در ارتباط با دولت فهم می­شود. همین مفهوم از قدرت، در اندیشه سایر اندیشمندان این حوزه استمرار یافته است. در پسامدرنیسم، با طرح اندیشه­های فوکو در خصوص قدرت، پارادایم جدیدی از این مفهوم تکوین یافت. از این منظر قدرت متمرکز در نهاد دولت نیست بلکه متکثر در شبکه جامعه است؛ منفی عمل نمی­کند بلکه مولد و مثبت است و در نهایت هویت سوژه­های انسانی را شکل می­دهد.قدرت و نظم عمومی، دو مقوله مرتبط با هم در اندیشه حقوقی و سیاسی مدرن هستند و پیوندشان را در رابطه­ ی دولت و جامعه به وضوح می­توان درک کرد.در وضعیت پسامدرن، برداشت و تلقی از جامعه و دولت، دگرگون شده است و کارکرد نظم در چنین جامعه­ای حفظ وحدت و همسانی در یک دولت-ملت یکپارچه نیست؛ بلکه نظم جامعه پسامدرن، بر اساس اصل تفاوت و خاص­بودگی افراد و گروهاست. مقاله حاضر پس از معرفی اندیشه پسامدرن، در پرتو آن به تبیین دو مفهوم قدرت و نظم عمومی که از مفاهیم مطرح در مبانی حقوق عمومی هستند، پرداخته است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code