رویکردهای متفاوت به مقوله مهندسی فرهنگی

نویسنده : ذاکر اصفهانی، علی رضا؛

(‎24 صفحه – از 127 تا 150 )

چکیده:

مقاله‌ی حاضر سعی دارد با روشی تحلیلی – تاربخی و در یک چارچوب مقایسه‌ای به تعمت درمورد کاربرد اصطلاح «مهندسی فرهنگی؛ پرداخته» رویکردهای عمده‌ای را که در این خصوص وجود دارد مورد بررسی اجمالی قرار دهد. قطعا مهندسی فرهنگی به معنای طراحی فضاهای فرهنگی مدنظر متخصصان علوم انسانی نیست. مهندسی فرهنگی را در یک اجماع کلی بستری برای مطلوب در سایه منابع و مقدورات موجود می‌دانند؛ اما رویکردهای متنوع چپ گرایان فرهنگی» متخصصان نیافتگی, فیلسوفان سیاسی و مردم‌شناسان به این موضوع باعث شده که موضوع فرهنگک هرچه بیشتر خصوصیت میان رشته‌ای پیدا کند. موضوع مهم دیگر این مقاله آن است که؛ آیامهندسی فرهنگی را می‌بایست مطابق نگاه ساختارشکنانه‌ی روشنفکری موجب جزمیت فرهنگی دانست و یا مانند برخی از جریانات نسبی گرایانه‌ی علمی و فلسفی آن را ناممکن, بیهوده و اتوپیستی انگاشت؟ آیا مهندسی فرهنگی در هرحال نوعی از اتوپیانینتم.است. که در شمایلی از اقتصاد سیاسی خود را نشان می‌دهد؟ یا اینکه تنها در تعاملی از نگرشهای گوناگون قابل بازشناسی است؟ براساس مطالعات «ارزش‌شناسی» و توجه به مقولة امپریالیسم فرهنگی شناخت ضرورت‌ها و الزامات مهندسی فرهنگی» با وجوه گوناگون سیاسی. فلسفی و جامعه‌شناختی آن مستلزم نگرشی است که با خصوصیات ذاتی فرهنگک تناسب داشته باشد و بتواند وجوه گوناگون آن را در برگیرد. به زعم نگارنده نگرش فرهنگی به مقوله مهندسی فرهنگ نزدیکترین و ضروری‌ترین راه درک و تبیین این موضوع است که به‌ویژه برای رهایی از نگرشهای تک ساحتی قابل استفاده خواهد بود. در جریان تکاپوی فرهنگی عصر «جهانی شدن» و برای کسب جایگاهی و منزلتی برای خود باید قواعد زندگی‌مان را براساس نظام ارزشی مطبوع شکل دهیم لازمه آن شناخت رویکردها و وجوه مختلف مهندسی فرهنگی است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code