بررسی دلایل فروپاشی حکومت و تمدن باستانی هخامنشیان
نویسنده : پورعزت، علی اصغر؛ طاهری عطار، غزاله؛
(40 صفحه – از 79 تا 118 )
چکیده:
وضعیت امروز جهان،پیامد حوادث گوناگون در گذر تاریخ است؛در کشاکش این حوادث و دگرگونیها،تمدنهایی ظهور کرده رشد یا سقوط میکنند.بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر بقا یا فروپاشی یک تمدن،میتواند برای تمدنها و جوامع در حال رشد،بسیار عبرتآموز باشد.تمدن ایرانی یکی از قدیمیترین و تأثیرگذارترین تمدنهای تاریخ بشری است و ایران زمین نیز به مثابه خاستگاه این تمدن در اعصار گوناگون،حکمرانی حکومتها و سلسلههای بیشماری را به خود دیده است که برخی از آنها به هنگام برخورداری از فر و شکوه و سطح بالایی از اقتدار سیاسی و اقتصادی،گاهی به دلایل ناشناختهای افول کرده و در نهایت منقرض شدهاند؛ حکومتهای مقتدری همچون هخامنشی،اشکانی،ساسانی،و صفوی!در این میان امپراتوری هخامنشی یکی از تأثیرگذارترین حکومتهای حیات بشری بوده است که به رغم برخورداری از سابقهای 230 ساله به دست سرداری جوان و کمتجربه منقرض شد.تأسیس این امپراطوری که اقوام،زبانها و فرهنگهای گوناگون و متنوعی را دربرمیگرفت،ابتکاری بزرگ در تاریخ جهان بود؛دولتی واحد و متمرکز که تا سالها بعد،فقط امپراطوری روم توانست با آن برابری کند! سؤال اصلی پژوهش این است که امپراطوری و تمدنی با این حد از قدرت،عظمت و گستردگی قلمرو،چگونه به مرور زمان از درون فروپاشید.به نظر میرسد که دلایل بسیاری در انقراض و فروپاشی تمدنها دخیلاند یا موجب بقا و استمرار حیات آنها میشوند.در این پژوهش چنین فرض شده است که ضعف در تحقق عدالت،پاسخگویی،آزادی و هویت ملی و عواملی چون استبداد،خودشیفتگی و تبعیض،موجب تسریع فروپاشی این تمدن شدهاند.بررسی سوابق تاریخی و نیز مؤید این پیش فرضی بود که بیعدالتی از جمله مهمترین عوامل فروپاشی درونی و استبداد،خودشیفتگی و تبعیض،موجب تسریع فروپاشی این تمدن شدهاند.بررسی سوابق تاریخی نیز مؤید این پیشفرض بود که بیعدالتی از جمله مهمترین عوامل فروپاش درونی و تدریجی و کاهش سطح هوشمندی این حکومتها بوده است.
آخرین دیدگاهها