اثرات غیبت غائب مفقودالاثر در اموال و حقوق خانوادگی
نویسنده : پروین، فرهاد؛
(40 صفحه – از 45 تا 84 )
خلاصه ماشینی: » در این تعریف 2 نکته قابل توجه است: 1-«مدت بالنسبه مدید»؛قانون مدنی و سایر قوانین،مدت بالنسبه مدید را تعیین نکردهاند و به نظر میرسد که تعیین معیار را،باتوجه به شرایط زمانی و مکانی در هر مورد خاص،بهعهدهء عرف گذاشتهاند که بدیهی است در صورت اختلاف با دادگاه است که تشخیص دهد که مثلا شخصی که برای معالجه به مسافرت خارج از کشور رفته است و یک سال است که از او هیچ خبری نیست باتوجه به جمیع شرایط،منجمله نوع بیماری شخص،آیا میتوان وی را مفقودالاثر دانست یا خیر؟البته در این تشخیص روح مواد قانون بهکمک میآید. م. :«اگر غایب مفقودالاثر برای اداره اموال خود تکلیفی معین نکرده باشد و کسی هم نباشد که قانونا حق تصدی امور او را داشته باشد محکمه برای ادارهء اموال او یک نفر امین معین میکند و تقاضای تعیین امین فقط از طرف مدعیالعموم و اشخاص ذینفع در این امر قبول میشود. همانگونه که اگر در نکاح دائم درصورتیکه دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد،زوجه بأذن حاکم شرع طلاق داده میشود؛در نکاح موقت نیز اگر این مورد پیش بیاید باید حاکم شرع از جانب زوج،بذل مدت نماید (الحاکم ولی الممتنع)و همانطوریکه در نکاح دائم،اگر شوهر 4 سال تمام غایب مفقودالاثر باشد،زوجه میتواند تقاضای طلاق کند،در نکاح موقت نیز،در صورت غیبت شوهر،باید حاکم اختیار بذل بقیهء مدت را(حداقل پس از چهار سال و رعایت تشریفات ماده 3201 ق.
آخرین دیدگاهها