حاکمیت مردم در اندیشه سیاسی غرب و اسلام؛ «نظام دموکراتیک» و «نظام مبتنی بر شریعت مقدس در قانون اساسی ایران»
نویسنده : دبیرنیا، علیرضا؛ اسدآبادی، طیبه؛
(24 صفحه – از 27 تا 50 )
چکیده:
حاکمیّت مردم در اندیشه سیاسی غرب که در یک نظام دموکراتیک تجلی مییابد، از طریق شناسایی فرد به عنوان غایت آغاز میشود. در این اندیشه، فرد هویتی مستقل از جامعه و دولت دارد و تواناست تعریف خود از رابطه انسان با جهان هستی را ارائه نماید. بر همین اساس، حاکمیّت مردم، با مفهوم نمایندگی دولت درهم تنیده است و مردم در یک قرارداد اجتماعی، به تأسیس مبانی و اصول قانون اساسی میپردازند و مشروعیت قوانین و حکومت را ناشی از اراده و رضایت خود میپندارند. بدین ترتیب مهمترین کارویژهی دولت این است که به نمایندگی پایبند باشد و حقوق و آزادیهای مردم را تضمین نماید. در مبانی دینیِ قانون اساسی ایران رابطه مستقیمی میان حاکمیّت مردم و حاکمیّت خداوند مشاهده میشود. از یک سو، حاکمیّت الهی بدین معنا تلقی میشود که حق تعیین سرنوشت به عنوان یک حق الهی از سوی خداوند به مردم واگذار شده است. از سوی دیگر، مردم با پذیرش آزادانهی مبانی شریعت مقدس، حاکمیّت بر سرنوشت خویش را در چهارچوب مبانی دینی اسلام تعریف کردهاند. بدین ترتیب، نهتنها میان مبانی دینی و حق حاکمیّت مردم تعارضی متصوّر نیست بلکه اختلاف در مبانی حاکمیّت از دو دیدگاه مختلف مطرح میشود.
آخرین دیدگاهها