جهان‌شمولی و نسبیت فرهنگی در حقوق بشر بین‌الملل

نویسنده : کهریزی، رزیتا؛

‏(16 صفحه – از 65 تا 80)

چکیده:

چالش میان نسبیت فرهنگی و جهان‌شمول بودن حقوق بشر از دیرباز مطرح بوده است و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر و سپس دو نسل بعدی حقوق بشر بین‌الملل نقاط عطف آن بوده‌اند. مقاله پیش‌رو پس از بررسی اجمالی مبانی و تاریخچه این تقابل دیدگاه، بر مفروضات پنهان در استدلالات متداول له یا علیه هر یک از مواضع تمرکز دارد. شواهد تجربی متعدد دال بر نسبیت فرهنگی انکارناپذیرند و از سویی نسبی بودن ارزش‌ها و اخلاقیات به لحاظ منطقی و فطری قابل‌دفاع به نظر نمی‌رسند. این مقاله نشان می‌دهد که این دو دیدگاه الزاما و در عمل در تضاد با یکدیگر نیستند بلکه با طیفی از مفاهیم نظری و عملی در هر دو سمت مواجهیم که امکان همپوشانی و همزیستی مسالمت‌آمیز آنها وجود دارد (و داشته است). تمایز قائل شدن میان جهان‌شمولی ماهوی و مفهومی، جهان‌شمولی در محق بودن یا تحقق حقوق بشر، جهان‌شمولی تاریخی و انسان‌شناسانه، جهان‌شمولی حقوقی-بین‌المللی، جهان‌شمولی کارکردی و نیز نسبیت‌گرایی فرهنگی روش‌شناختی و ماهوی به همزیستی مفهومی این دو دیدگاه کمک می‌کند. همچنین اتخاذ دیدگاه میان‌رشته‌ای به این چالش طی یک دهه اخیر، از جمله انجام مطالعات فرهنگی، فلسفی، تاریخی، حقوقی و سیاسی، در فهم بهتر نقاط ابهام و تفسیر درجات و وجوه جهان‌شمولی و نسبیت فرهنگی حقوق بشر راهگشا بوده است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code