مفاهیم غیر توحیدی واقعیت نهایی

نویسنده : یاندل، کیت ای؛ مترجم : هاشمی، عمران؛

‏(26 صفحه – از 179 تا 204)

خلاصه ماشینی: “البته قابل ذکر است که «شانکارا» این تفکر را کاملا موافق و برگرفته از اوپانیشادها، کتب مقدس هندوها می‌داند و با تکیه بر متون اصلی اوپانیشادها، وجود غیر برهمن را انکار می‌کند و می‌گوید: «اگر کسی وجود دارد، او «برهمن» است نه غیر، و او کسی است که وجودش به هیچ امری وابسته و توصیف‌پذیر نیست؛ چون وصفی ندارد؛ چرا که هر وصفی نشان تقید به قید و حدی است و در نتیجه، هر وصفی از اطلاق «برهمن» می‌کاهد». بنابراین، طرفداران «ادویتا ودانتا» با قیاس ادعا می‌کنند که وقتی شخصی براساس تجربه حسی خود خبر می‌دهد که یک شی‌ء مادی مستقل از تجربه وجود دارد، با وجود این، صادق است که آن شی‌ء حسی، در آنجا وجود نداشته باشد؛ همان‌گونه که آنچه بیمال دیده بود، انسان نبود، بلکه فقط یک کت آویزان بود؛ لذا هیچ درخت یا میز (یا هر شی‌ء دیگری) جز برهمن بدون وصف وجود ندارد که کسی آن را ببیند. بعلاوه، انسان برای فهم نظریه «شانکارا» باید تا حدی تقلیل تدریجی را حفظ کند تا ذهن «مانیندرا» و یا ذهنی که این صور در او به وجود آمده است، به عنوان ذهنی که دارای ویژگی است، به شمار نیاید؛ چون در آن صورت، اگر تحلیلی از یک شی‌ء ارائه شود، موجب شگفتی خواهد شد. اگر زندگی، مرکب از یک مجموعه طولی هم‌زمان باشد، یک شخص، یعنی زندگی (حیات)، به تعداد لحظاتی که وجود دارد، دارای اجزایی خواهد بود که در آن لحظات، مجموعه هم‌زمان یا غیر آن، در زنجیره زندگی پدید می‌آید؛ در حالی که حیات (که نباید با جسم بودن، اشتباه شود) برای یک فرد، ضروری است، همان فرد با زندگیهای متوالی خاصی که دارد، متحد است.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code