هرمنوتیک، دین، چالش
نویسنده : لاریجانی، محمدجواد؛
(14 صفحه – از 157 تا 170)
خلاصه ماشینی: “این، تجربه جالبی است؛ مثلا فرض کنید که انجیل را خدا نازل نکرده است و یک نفر زمینی (بشر مثلنا) آمده و این انجیل را آورده؛ آن وقت از خودمان سؤال میکنیم که مقصودش چه بوده است؟ سپس میتوان چیزهای جالبی برای آن پیدا کرد. با توجه به این حوزه سوم که طبق آن، هر چیزی که انسان از آن متن میفهمد و به آن، تحمیل و تزریق میکند، مورد نظر است، آیا سرانجام اینگونه برداشتها به شکاکیت و نسبیتانگاری نمیانجامد و اگر میانجامد، چه نتایجی بر دانش بشری به طور مطلق خواهد داشت؟ دکتر لاریجانی: البته این وجوهی که شما اشاره کردید، هیچ کدام جوهره وجودی هرمنوتیک را کنار نمیگذارد. حال، سؤال این است که دلیل درستی این پیشفرضها چیست و درستی خود را از کجا گرفته است؟ آیا به دور یا تسلسل نمیانجامد؟ آیا این دور یا تسلسل، نتیجه ناکارآمدی هرمنوتیک و آنچه دنبال آن است، نیست و آن را به تناقض نمیکشاند؟ دکتر لاریجانی: در این جا چند بحث جالب مطرح میشود: بحث اول، این است که چه بسا ما در به کارگیری قوه درکمان، به طور طبیعی راحتتر عمل کنیم تا در فهمیدن قوه درک؛ چون خود درک، پدیده پیچیدهای است و ما خودمان نمیفهمیم که چگونه میفهمیم، ولی به طور طبیعی، خوب میفهمیم؛ مثل این که انسان غذا میخورد و غذایش هضم میشود و قرنها بود که بشر نمیدانست غذایش چگونه هضم میشود.”
آخرین دیدگاهها