بازکاوی نظریه نیستی انگاری شر

نویسنده : رضایی، عبدالکریم؛

‏(36 صفحه – از 175 تا 210)

چکیده:

یکی از پیچیده‌ترین مسائلی که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده، مسئله شر است که از رهگذر آن، بنیادی‌ترین آموزه‌های ادیان آسمانی؛ یعنی اعتقاد به توحید، عدالت، قدرت مطلق، علم و حکمت و حتی وجود خداوند مورد تردید قرار گرفته است؛ از این رو فیلسوفان و متکلمان شرق و غرب کوشیده‌اند تا معضل شرور را به گونه‌ای حل و فصل نمایند. نخستین و کهن‌ترین راه حلی که برای گشودن معمای شر ارائه شده، «نظریه نیستی‌انگاری شر» است که به ابتکار افلاطون الهی، حکیم نامدار یونان باستان، در پاسخ شبهه «دوگانه‌انگاری مبدأ هستی» مطرح شد و پس از وی نیز بسیاری از متفکران، از جمله برخی از فلاسفه و اندیشمندان اسلامی آن را پذیرفتند. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن بررسی و بازکاوی نظریه یاد شده به پاره‌ای از شبهه‌ها و پرسشهای مطرح شده در این باب پاسخ دهد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code