راه دستیابی به کمال نسبی در قرآن

نویسنده : وطن دوست، رضا؛

‏(11 صفحه – از 100 تا 110)

چکیده:

نوشتار حاضر نگاهی است تطبیقی میان جایگاه اکثریت در دموکراسی با جایگاه اسلامی آن. اهمیت این موضوع از آن روست که امروزه بسیاری از نظامهای سیاسی جهان از عنوان دموکراسی، که بر پایه خواست اکثریت استوار است، برای کسب مشروعیت سود می‌برند و از آن، گاه به سان نردبانی برای کسب افتخار و گاه چون سنگری جهت یورش به خصم و چماقی بر سر مخالفان بهره می‌جویند. اکنون تب دموکراسی آن‌چنان تنور سیاست جهانی را گرم نموده که به گفته دیوید هلد(1): «تقریبا همه کس از چپ و راست و میانه، مدعی پیروی از اصول دموکراسی است و همه اقسام رژیمهای سیاسی در سراسر جهان نام خود را دموکراسی می‌گذارند؛ هرچند میان گفتار و کردار ممکن است تفاوتهای عظیم باشد».(2) گرچه این نظام حکومتی مردم‌سالار در سنجش با سایر نظامهای استبدادی، سلطنتی و غیره، و با فرض پایبندی به همه اصول و ارکان آن و نفی همه سودجویی‌ها می‌تواند نمره بیشتری به دست آورد، با وجود این، بنیان فکری آن، مولود اندیشه بشری است؛ چه این‌که بنا بر گزارشهای تاریخی، پیشینه آن به یونان باستان و اندکی پیش از آن بازمی‌گردد و نشو و نمای دموکراسی آتن (سده پنجم پیش از میلاد) سرچشمه بنیادی الهام برای اندیشه سیاسی جدید غرب شمرده شده است.(3) پیداست که دستاورهای فکری بشر، به رغم آن که توانسته است در هر عرصه و میدانی، کمالاتی نسبی برای او فراهم سازد، ولی هرگاه با وحی بیگانه بوده و از نورانیت آن بی‌نصیب مانده، چالشها نارسایی‌ها و ناکارآمدی‌ها به سراغش آمده است. اندیشه نظام دموکراسی که محصول فکر انسان و بر اصول و پایه‌هایی استوار است، می‌تواند در سنجش با اصول و مبانی وحی، از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار گیرد؛ از جمله پایه‌های محوری این نظام، مسأله اراده اکثریت و توده مردمی است که مبنای مشروعیت آن تلقی می‌شود. از این رو، در این نوشتار، نخست نگاهی فشرده و گذرا به جایگاه اکثریت در دموکراسی صورت گرفته و سپس قلمرو و جایگاه آن در اسلام دنبال شده است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code