رمان «سال های ابری» در پرتو آموزه های جرم شناسی کودکان و نوجوانان
نویسنده: رستمی، هادی؛ مولابیگی، علی؛
آموزه های حقوق کیفری پاییز و زمستان 1397
چکیده:
کودکان و نوجوانان از آنجایی که می توانند مخاطب قانون گذار باشند، امکان ورود به حوزه حقوق کیفری از باب بزهکاری را دارا هستند و به لحاظ شرایط خاص جسمانی و عاطفی نیز ممکن است در معرض انواع سوءاستفاده ها و بزه دیدگی ها قرار گیرند. برخی از کودکان و نوجوانان، صر فنظر از شرایط مذکور، به دلیل اوضاع و احوال مخاطره آمیز بیشتر در معرض انواع بزهکاری ها و « کودکان در معرض خطر » بزه دیدگی ها قرار دارند که می توان از آن ها به عنوان یاد نمود. مصداق هایی از این سه نوع کودک و نوجوان را م یتوان در رمان سال های ابری اثر مشهور علی اشرف درویشیان یافت که آ نها را می توان از بعد روش تحلیل محتوا از منظر برخی نظریه های جرم شناختی مورد بررسی قرار داد. نتیجه چنین کاری از یک سو می تواند وجود ارتباط تنگاتنگ میان ادبیات و جرم شناسی را نمایان ساخته و از سوی دیگر از ادبیات به عنوان ابزاری پیشگیرانه برای ساختن جامعه آرمانی استفاده نمود.
خلاصه ماشینی:
در رمان سالهای ابری، همان طور که در مبحث شاهد جرم اشاره شد، کودکان در موارد متعدد ناظر ارتکاب جرم توسط بزرگسالان و همسالان خود هستند؛ برای نمونه، علاوه بر موارد مذکور، فرزندان داوریشه شاهد مصرف مواد مخدر توسط همسایهشان بوده و حتی «محمدعلی» کودک این خانواده نیز اعتیاد پیدا نموده است (درویشیان، 1370: 55) و یا شریف سیگار کشیدن داییسلیم را که تقریبا به لحاظ سنی نزدیک به هم هستند، مشاهده میکند (همان: 466) و یا شریف شاهد جاسازی سیمهای مسی برق دزدیدهشده توسط پدر و دوستان پدرش است: «مردان انبردست را برمیدارد. در رمان یادشده نیز نویسنده با اندیشۀ سیاسی مارکسیستگونه میکوشد تا تفاوتهای دو نوع زندگی مرفه (سرمایهدار) و فقیر (مستمند) را به تصویر بکشد و شخصیتهای داستان نیز به گونهای به جنگ نظام سرمایهداری میروند و از این رهگذر، اگر جرمی از طرف اعضای خانواده رخ داده باشد، آن را با نگاهی علتشناسانه به فقر و فاصلۀ طبقاتی ربط میدهد؛ برای نمونه، زمانی که بیبی و شریف در بازار هستند، از کنار کودکان تاجر فرشفروش که مشغول خوردن آبآلوی خنک هستند، میگذرند؛ ناگاه «بیبی آه میکشد: خدایا، شکرت! در ایران فعلی نیز در برخی منطقههای شهری چنین مواردی دیده میشود؛ برای نمونه، در شهر تهران با کمی دقت میتوان کودکانی مانند شریف، لطیف، داییسلیم، داییحامد، موری و کودکانی همانند آنها را پیدا کرد که اگر به درستی با آنان برخورد نشود، به عرصۀ حقوق کیفری گام مینهند و حتی برخوردهای غلطی که خانواده خود با آنها داشته با فرزندان خود خواهند داشت؛ مادر شریف بر فرزندانش همان بیمهریهایی را روا میدارد که در کودکی بر او روا داشتهاند.
آخرین دیدگاهها