شرط عدم رجوع در طلاق رجعی در فقه امامیه و حقوق ایران

نویسنده: محمود زنجانی، جمال الدین؛ بمانیان گاوافشادی، محمدمیلاد؛

آموزه های حقوقی گواه بهار و تابستان 1396

چکیده:

ﯾﮑﯽ از ﻣﺒﺎﺣﺜﯽ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ از وﻗﻮع ﻃﻼق رﺟﻌﯽ ﻣﻄﺮح ﻣﯽ ﺷﻮد ﺣﻖ رﺟﻮع ﻣﺮد ﺑﻪ زن در اﯾﺎم ﻋﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻘﺘﻀﺎی ذات ﻃﻼق رﺟﻌﯽ در ارﺗﺒﺎط اﺳﺖ. در ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﯽ ﺻﺤﺖ ﯾﺎ ﻋﺪم ﺻﺤﺖ ﺷﺮط ﻋﺪم رﺟﻮع، در اﺑﺘﺪا ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻃﻼق رﺟﻌﯽ و رﺟﻮع ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه و ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽ ﮔﺮدد اﯾﻦ ﺷﺮط ﻣﻨﺎﻓﺎت و ﻣﺨﺎﻟﻔﺘﯽ ﺑﺎ ذات ﻃﻼق رﺟﻌﯽ ﻧﺪارد. ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯽ اﺧﺘﻼف ﻧﻈﺮﻫﺎ در اﯾﻦ ﺑﺎره ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺣﻖ ﯾﺎ ﺣﮑﻢ ﺑﻮدن ﺟﻮاز رﺟﻮع ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ، اﯾﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪ و وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی آن دو ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و و از آن ﺟﺎ ﮐﻪ ﺟﻮاز رﺟﻮع از ﻣﺼﺎدﯾﻖ ﻣﺸﺘﺒﻪ ﺑﯿﻦ ﺣﻖ و ﺣﮑﻢ اﺳﺖ در اﻧﺘﻬﺎ راﻫﮑﺎری ﺑﺮای ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻣﻮارد ﻣﺸﺘﺒﻪ اراﺋﻪ ﮔﺮدﯾﺪ. ﺑﺎ ﺗﻤﺴﮏ ﺑﻪ ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻓﻘﻬﯽ، ﺣﻘﻮﻗﯽ و ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﺷﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ ﺷﺮط ﻧﻪ ﺧﻼف ﻣﻘﺘﻀﺎی ذات ﻃﻼق رﺟﻌﯽ ﺑﻮده و ﻧﻪ ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﺣﮑﻢ ﺑﻮدن ﻓﺎﻗﺪ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﺳﻘﺎط ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺎ اﺳﻘﺎط ﺣﻖ رﺟﻮع، ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻃﻼق رﺟﻌﯽ ﺑﻪ ﻃﻼق ﺑﺎﺋﻦ ﻣﺒﺪل ﻧﮕﺮدﯾﺪه و زن ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ از ﺣﻘﻮق ﺧﻮد در اﯾﺎم ﻋﺪه ﻃﻼق رﺟﻌﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﻔﻘﻪ، ﻣﺴﮑﻦ و ارث ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪ ﮔﺮدد.خلاصه ماشینی:

ق، ص224) دلیل دیگری که فقها از آن برای اثبات حق بودن جواز رجوع به آن تمسک نموده اند روایات وارده در این خصوص می‌باشد که به تعدادی از آن ها اشاره می‌کنیم: صحیح محمد بن مسلم از یکی از امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) که گفت سؤال کردم از آن حضرت از مردی که یک مرتبه زوجه خود را طلاق گفته باشد فرمودند: «هو املک برجعتها ما لم تنقض العده»(حر عاملی، 1409ه. با توجه به دلایل و مستنداتی که ذکر شد این نتیجه حاصل می‌شود که مطلقه رجعیه، در حکم زوجه می‌باشد و به واسطه طلاق، علقه‌ی زوجیت بین طرفین از هم گسسته شده و رابطه زوجیتی برقرار نیست و بالتبع آن، همان طور که محقق بحر العلوم هم به آن اشاره کرده است، جواز رجوع از زمره‌ حقوق (درمقابل حکم) بوده و زوج می‌تواند آن را به نحوی از انحاء از خود سلب نماید و قطعا چنین اسقاطی صحیح خواهد بود. نتیجه گیری موارد زیر را می‌توان به عنوان نتایج این تحقیق برشمرد: یکم- که ذات و ماهیت طلاق رجعی به صرف اجرای صیغه طلاق و ازاله علقه زوجیت محقق شده و امر دیگری مانند رجوع شامل ذات طلاق رجعی نمی‌شود و نامگذاری یکی از انواع طلاق به نام طلاق رجعی، به نوعی مسامحه در تعبیر بوده و به عبارت دیگر این نامگذاری بر اساس یکی از آثار آن یعنی رجوع می‌باشد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code