آگاهی و توجه در رکن قتل عمدی در نظام حقوقی ایران و آمریکا

نویسنده: کلانتری، کیومرث؛ رضایی، رضا؛ مصلحی، جواد؛

آموزه های حقوق کیفری بهار و تابستان 1396

چکیده:

در حقوق کیفری ایران، قانون گذار علاوه بر عنصر «قصد»، «آگاهی و توجه» را البته صرفا در رفتارهای نوعا کشنده به عنوان ضابطه رکن روانی جنایات عمدی پذیرفته است؛ به گونه ای که فقدان هر یک از این دو، موجب عدم انطباق رفتار ارتکابی با عنوان قتل عمدی و در نتیجه تحقق صور دیگر آن یعنی قتل های شبه عمد یا خطای محض می گردد. هر کدام از این دو، مفهوم خاص خود را دارند؛ آ گاهی به معنای علم ذاتی یا حصولی نسبت به عملی است که نوعا یا شخصا یا با لحاظ اوضاع و احوال حاکم بر آن موجب قتل می شود و توجه، ناظر به مرتکب در زمان و مکان معین نسبت به امری می باشد. وجود آ گاهی دلیل بر وجود توجه نیست و توجه نیز دلیل بر وجود آ گاهی نمی باشد. در مقررات کیفری و رویه قضایی آمریکا هرچند آ گاهی مرتکب نسبت به احتمال وقوع قتل و موضوع جرم جهت تحقق رکن روانی قتل عمدی ضروری دانسته شده، بی توجهی فاحش مرتکب نیز نسبت به اوضاع و احوال موجود و نتایج احتمالی رفتار می تواند متهم را به سوی محکومیت به قتل عمدی سوق دهد. به عبارت دیگر، عنصر معنوی لازم جهت تحقق قتل عمدی در آمریکا به گونه ای گسترده تر از مقررات فعلی ایران بوده، به طوری که علاوه بر قصد مجرمانه و آ گاهی به امکان وقوع قتل، بی توجهی فاحش نیز در این حوزه قرار می گیرد.

خلاصه ماشینی:

“آگاهی و توجه در رکن روانی قتل عمدیدر نظام حقوقی ایران و آمریکا 1 ( کیومرث کلانتری 2 ( رضا رضایی 3 ( جواد مصلحی 4 چکیده در حقوق کیفری ایران، قانون‌گذار علاوه بر عنصر «قصد»، «آگاهی و توجه» را البته صرفا در رفتارهای نوعا کشنده به عنوان ضابطۀ رکن روانی جنایات عمدی پذیرفته است؛ به گونه‌ای که فقدان هر یک از این دو، موجب عدم انطباق رفتار ارتکابی با عنوان قتل عمدی و در نتیجه تحقق صور دیگر آن یعنی قتل‌های شبه عمد یا خطای محض می‌گردد. 3. «آگاهی» رکن رکین و «توجه» رکن مورد اختلاف قتل عمدی در حقوق کیفری ایران می‌توان فروض مختلفی را برای عنصر توجه در نظر گرفت: نخست؛ با عنایت به اینکه توجه در کنار آگاهی قرار گرفته است، می‌توان این گونه گفت که آگاهی ناظر به عمل نوعا کشنده می‌باشد و توجه مربوط به آثار و عواقب عمل ارتکابی است؛ برای مثال الف می‌داند که ب مبتلا به بیماری هموفیلی (اختلال در انعقاد خون) می‌باشد و حتی می‌داند که منظور از آن، عدم بند آمدن خون در صورت خونریزی است و همچنین می‌داند که عدم تزریق فاکتور 8 (داروی یک دسته از این بیماران) در موارد خونریزی شدید، منجر به مرگ بیمار می‌شود، اما با این حال نسبت به او یک عملی را که نوعا کشنده نیست اما نسبت به مجنی‌علیه کشنده است، انجام می‌دهد، در حالی که متوجه نیست که بیمار الان دارو به همراه ندارد یا به هر دلیلی امکان تزریق آن وجود ندارد.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code