کرامت انسانی راهبرد نوین سیاست جنایی
نویسنده: قماشی، سعید؛
بهار و تابستان 1390
چکیده:
سیاست جنایی به عنوان راهبرد مبارزه با جرم تحت تأثیر دگرگونیهای اجتماعی شکل میگیرد، برخی از این دگرگونیها بر پایة تحول در مبانی نظم اجتماعی رخ میدهد. در دنیای پیشامدرن یکی از مبانی مهم نظم اجتماعی نگهداشت تشابهات جمعی بود و در این راستا از وظایف مهم حکومتها نیز حفظ این تشابهات ـ فارغ از واقعیتهای اخلاقیـ از رهگذر جرمانگاری رفتارهایی بود که ناقض آنها به شمار میرفت. ولی امروزه با توجه به بحثهای نوین فلسفی و موقعیت یافتن انسان در کانون توجه خویش میتوان نگهداشت کرامت انسانی را به عنوان یک واقعیت اخلاقی یکی دیگر از مبانی مهم نظم اجتماعی به شمار آورد و در نتیجه میتوان از آن به عنوان راهبرد نوین مبارزه با جرم یاد کرد.خلاصه ماشینی:
“از دیگرسو، کسی که از روی سهلانگاری نیز موجب آسیب جسمی به دیگری میشود، قاعدة لزوم نگهداشت سلامت انسانی را شکسته است، اگرچه سوء نیت ندارد و حفظ این دو قاعده از دیدگاه وجدان جامعه و هم اصول اخلاقی، در خور توجه شایستهای است و برای نقضکنندة آن ضمانت اجرای کیفری در نظر گرفته شده است، از این روست که کانون و محور این رشتة حقوقی یک موضوع است، 1 و آن رفتاری است که شکنندة نظم اجتماعی است که در اصطلاح حقوق کیفری به آن جرم میگویند و دقیقا نقطة شروع مداخلة کیفری از هنگامی است که این در حالی است که رفتارهایی که موضوع حقوق مدنی است، نام واحدی ندارند و از گوناگونی برخوردارند. از آنجا که نگهداشت کرامت انسانی یکی از بنیادهای نظم اجتماعی در جوامع امروزی است، امروز دیگر نمیتوان همچون دورکیم جرم را عملی دانست که تنها وجدان عمومی را جریحهدار میکند (دورکیم، 1368: 93) و این نیز پذیرفته نیست که بنیاد حقوق کیفری تنها نگهداشت تعاون و همبستگی در تشابهات جمعی و تعاون مکانیکی و احساسات عمومی جامعه باشد با چشمپوشی از اینکه آیا ریشة این احساسات در حفظ منافع حیاتی جامعه و جنبههای عینی و اخلاقی است یا خیر (دورکیم، 1368: 98). از این رو، سیاست جنایی در مفهوم مضیق یعنی سیاست کیفری که از سوی فوئرباخ به میان آمد، به رغم وجود بحثهای فلسفی دربارة ارزش انسان، متأثر از روزگاری است که اهمیت انسان و شخصیت و کرامت وی هنوز به گونة شایسته شناخته نشده و در مقولة فرهنگ جامعه جای خود را باز نکرده است تا در تعریف سیاست جنایی بازتابانده شود.”
آخرین دیدگاهها