نگاهی به تاریخچه و روش تفسیر روایی قرآن کریم

نویسنده: ایزدی مبارکه، کامران؛

الهیات و حقوق اسلامی (دانشگاه سیستان و بلوچستان) پاییز و زمستان 1384

چکیده:

تفسیر قرآن به روایات نبوی نخستین روش تفسیر قرآن کریم است.این امر با مراجعه به سنت نبوی‌ و سیرهء صحابهء آن حضرت بوضوح قابل اثبات است.روایات تفسیری فراوانی که از پیامیر اکرم(ص) نقل گردیده و آیاتی که تبیین آیات قرآن را از وظایف و شئون رسالت معرفی فرموده،گویای این واقعیت‌ است.در تفسیر قرآن کریم علاوه بر روایات متواتر از روایات آحاد نیز می‌توان بهره جست.تفسیر صحابی در صورت استناد به روایتی از رسول اکرم(ص)نیز در نظر اهل سنت حجت است و از نظر مفسران امامیه نیازمند بررسی و تحقیق است.ریشهء این امر در اختلاف دیدگاه فریقین در عدالت صحابه‌ است.قاطبهء اهل سنت صحابه را عادل می‌دانند حال آنکه نظر مشهور علمای امامیه آن است که فرقی‌ بین ایشان و سایر ناقلان سنت نبوی نیست و دربارهء وثاقت ایشان از نظر رجالی باید تحقیق شود و نیز در صورتی که تفسیر ایشان مبتنی بر رأی باشد ادلهء اجتهادی آنان باید بررسی شود.اما در خصوص تفسیر تابعین باید گفت بسیاری از مفسران اهل سنت حجیت اقوال ایشان و پذیرش و بی‌قید و شرط تفسیر آنان‌ را نپذیرفته‌اند.خلاصه ماشینی:

“(مسلم بن حجاج،بی تا،/2صص 766 و 767) از نظر شیعه،سنت اهل بیت رسول اکرم(ع)نیز چون سنت خود آن حضرت(ع) حجت است و منبع مهم و اساسی در تفسیر قرآن کریم به شمار می‌رود(چنانکه در حدیث متواتر تقلین پیامبر اکرم(ع)امت اسلامی را به تمسک به قرآن و اهل بیت خود وصیت نمود که به دلیل حجیت قرآن عدل جداناپذیر آن یعنی اهل بیت نیز حجت و رافع اختلاف از امت و ضامن هدایت و سعادت دنیا و آخرت امت خواهد بود)بنابراین در صورت وجود روایتی صحیح از پیامبر اکرم(ع)و اهل بیت(ع)در ارتباط با تفسیر،پیروی از آن لازم است،هرچند مخالف با ظاهر آیات باشد،زیرا کلام معصوم(ع)در واقع به منزلۀ قرینه‌ای است که موجب صرف‌نظر کردن از ظاهر آیات می‌گردد. حاکم نیشابوری به صراحت نظر ابن صلاح و نووی را می‌پذیرد و در این باره می‌نویسد: از جمله احادیث موقوف روایتی است که ما از احمد بن کامل القاضی به سند خود از ابو هریره در تفسیر آیۀ «لواحه للبشر» (مدثر29/)نقل کردیم که گفت:روز قیامت ایشان(دوزخیان)با دوزخ مواجه می‌شوند و آتش آنان را به یک باره دربرمی‌گیرد و دیگر گوشی را بر استخوان (آنان)باقی نمی‌گذارد! علاوه بر دلایلی که در ابتدای این مبحث طرح شد باید گفت اصولا پذیرش قول تابعین تابع قوانین جرح و تعدیل‌ست و در صورت تعدیل،باز هم قبول گفتار ایشان الزامی نیست،چرا که اقوال آنان رأی و اجتهاد است نه روایت و نقل از سخن پیامبر اکرم(ص) اما اینکه چرا غالب مفسران حتی برخی از مفسران شیعه مانند شیخ طوسی(ره)در تفسیر تبیان و شیخ طبرسی(ره)در تفسیر مجمع البیان،تفسیر تابعین را نقل کرده و گاه به آنها استناد می‌نمایند،احتمالا به جهت موافق یافتن آرای ایشان با علوم ادبی من جمله لغت و عدم تعارض با کتاب،سنت،اجماع و عقل می‌باشد.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code