مبانی آموزش از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده: علوی، سید حمید رضا؛
الهیات و حقوق اسلامی (دانشگاه سیستان و بلوچستان) بهار و تابستان 1385
چکیده:
کارآیی و اثربخشی مجموعه روشها و محتواهای آموزشی و ابزارهای شناخت گردند،مورد تشریح و تحلیل قرار داده شدهاند. این مقاله در قالب چهار بخش کلی به بررسی مبانی آموزش از دیدگاه امام علی(ع)میپردازد. در بخش اول،نظریات آن حضرت در مورد«اهداف»تعلیم و آموزش و معیارهایی که لازم است در مورد آن اهداف رعایت گردد،استخراج و تشریح شده است.زیرا بدون تبیین اهداف آموزشی از دیدگاه امیر المؤمنین علی(ع)،استخراج و توضیح سایر موارد بعدی به درستی امکانپذیر نخواهد بود. در بخش دوم،با توجه به این که«روشها»مبین شیوههای سوق یافتن به سوی اهداف هستند،لذا بعد از تشریح مبحث اهداف،«روشهای تدریس و آموزش»مورد بحث و تحلیل قرار گرفتهاند.بر همین اساس،چون روشهای تدریس به منظور تبیین و پیاده نمودن محتواهای آموزشی،و هر دو در جهت وصول به اهداف،به کار برده میشوند لذا بعد از بحث روشهای تدریس به عنوان سومین بخش مقاله مبحث«محتواهای آموزشی»توضیح داده شده است و در آن،اصولی که ضروری است در گزینش محتوا لحاظ گردد،و انواع محتواهای آموزشی از دیدگاه علی(ع)مورد تشریح واقع شده است. از آنجا که تمامی بحثهای راجع به«اهداف،روشها و محتواهای آموزشی»زیرمجموعهء بحث کلی معرفت و شناخت هستند،بنابراین بر همین اساس به منظور درک هرچه بهتر مباحث مطرح شده،به عنوان بخش چهارم و نهایی مقاله،مبحث«شناخت و معرفت»طرح گردیده است و در آن جزییاتی نظیر «ابزارهای شناخت»به عنوان روشها و وسایلی که سبب ایجاد معرفت در آدمی میگردند،«منابع شناخت»که به وسیلهء ابزارهای شناخت،از آن منابع،شناختها و معارف لازم را دریافت میداریم،و «موانع شناخت»به عنوان عواملی که میتوانند سبب عدم راهیابی به سوی اهداف آموزش و از بین بردنخلاصه ماشینی:
“حضرت علی()در مورد نحوۀ بهرهگیری از آرا و نظریات مختلف و متفاوت بیان میدارند که هرکس آرای مختلف را در کنار یکدیگر قرار دهد،موارد اشتباه را خواهد فهمید:«من استقبل وجوه الآراء عرف مواقع الخطاء»(نهج البلاغه، حکمت 173)و لذا به گونه مؤکد توصیه مینمایند که نظریات گوناگون و متفاوت را در مقابل هم قرار دهید تا آنکه رأی درست از آنها متولد گردد:«اضربوا بعض الرای ببعض یتولد منه الصواب»(غرر الحکم،حدیث 2567:1595)،و در این مسیر باید به تحلیل و نقد دقیق محتوا پرداخت نه آنکه فقط خود گوینده،را مبنای قضاوت قرار دهیم،به عبارت دیگر باید به آنچه گفته میشود نگریست نه به آن کس که میگوید:«انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال»(غرر الحکم و درر الحکم،حدیث 10189:2433)و به همین دلیل است که باید به گفتۀ حضرت مسیح(ع) حق را حتی از اهل باطل آموخت،اما باطل را از اهل حق نپذیرفت:«خذ الحق من اهل الباطل، و لا تاخذ الباطل من اهل الحق،کونوا نقاد الکلام»(بحار،ج 2:96؛به نقل از الحیاه،ج 1).”
آخرین دیدگاهها